چقد سخت بود این دوری.
چقد سخت گذشت این مدت.
چقد نامردانه بود فریاد هایی که از عمق فاجعه نیاز به نوشتن داشتند و من آنها را سرکوب کردم.
دیگر خسته شده بودم از این همه آزمون و آزمایش شدن . قلمی که میتوانست مرا آرام کند و من آنرا آرام کنم دیگر در نزد من جایگاه قبلی اش را نداشت. آری من بر قلمم خیانت کرده بودم. و این قانون زمین است برای بازی کردن در نمایش دنیا باید خودت نباشی باید رنگ عوض کنی باید بر علایق خودت پشت کنی و چه بی انصاف است کارگردان این دنیا.
امروز روزی بود که من بر هر نقشی که برایم نوشته بودند نه گفتم و خودم را بازی کردم. امروز روزیست که من خود کارگردان فیلم خودم خواهم بود هرچند دیگر خریدار و خواستاری نداشته باشد.هر چند دیگر مورد توجه ها نباشد.ولی این نمایش دیگر نمایش نیست عین حقیقت است ، حقیقت من ، حقیقت وجودی من برای آنکه زاده شدم ، برای آنکه در من استعداد هایی قرار گرفت و دلم آن هارا انتخاب کرد. امروز روز آشتی من ببا قلمم با خودم و با زندگیم است.
علیرضا . ه
رهیدن ......برچسب : نویسنده : heemmati بازدید : 86